افسانه قارونى
تجلى قرآن در شعر مولوى
جلال الدين محمد بلخى ملقب به ملاّى رومى يا مولوى، مردى عارف و دانشمند بود كه سراسر زندگى خود را در راه كسب معرفت و تهذيب نفس گذراند. او با اشعارش كه در قالب غزل، رباعى و مثنوى سروده شده، با بيان حكايتها و افسانهها، رويدادهاى تاريخى و مسايل عرفانى كوشيده است حقايق و معارف الهى را براى مردم بيان كند.او به سان واعظ در مجلس وعظ، سخنانش را با آيات و احاديث و بيان داستان پيامبران درهم مى آميزد تا همگان به قدر توان خود از آن سخنان بهرهمند گردند. اشعار او سرشار از مفاهيم قرآنى، آيات الهى و تعبيرهاى عرفانى است. به گفته نيكلسون، مثنوى شناس معروف انگليسى، مولوى براى توجيه عقايد خود به 1100 آيهى قرآنى توسل جسته است.
به گفته صاحب نظران، مولوى بيش از تمام عارفان شاعر، در انديشهى طلب فيض از كلام حضرت حق بوده و بيشترين تأثير را از قرآن گرفته كه اين امر در اشعارش بازتاب يافته است.
اشعار او از زيباترين مجموعههاى عرفانى به شمار مى آيد كه از مفاهيم و آيات قرآنى تأثير پذيرفته تا جايى كه عدهاى از آن به « تفسير عارفانه كلام اللّه مجيد » ياد مى كنند. استفاده از قرآن در اشعار مولوى را مى توان به چند گونه تقسيم كرد. گاه بدون اشاره صريح به آيه، مفهوم تمام يا بخشى از آيه را در شعر خود آورده است كه خوانندهى آشنا با قرآن، بى درنگ آيه مورد نظر را درمى يابد. گاه به ضرورت وزن شعر، بخشى از آيه را بى هيچ تصرفى در شعر مى گنجاند و گاه به ضرورت شعرى، در الفاظ، تصرفى مى كند. مولوى در برخى از سرودههايش،پى در پى از آيات قرآنى استفاده مى كند، ولى در استفاده از هرآيه، برداشت جديدى را مطرح مى سازد كه با تفسير قبلى آيه يكسان نيست.
به هرحال ما در اينجا، به دليل گستردگى مطلب نمى توانيم همه اشعار مولوى را كه از آيات قرآن متأثر است، بياوريم و تنها به ذكر آيات سوره فاتحه و بقره در مثنوى معنوى، آن هم تنها در دفتر اول و دوم بسنده كردهايم. اشعارى كه مولوى به صراحت بخشى از آيه قرآن را در آن آورده، بدين شرح است:
ازبراى چـاره اين خـوفهـا
آمد اندر هـرنمـازى «اهدنا»
كاين نمازم را مياميز اى خدا
با نمـاز «ضـالّين» واهل ريا
(2/3391)
اين دو بيت به آيات 6و7 سوره فاتحه اشاره صريح دارد: «اهدنا الصراط المستقيم. صراط الذين أنعمت عليهم غير المغضوب عليهم و لا الضالّين.» يعنى: ما را به راه راست هدايت كن؛ راه آنانى كه به ايشان انعام كردى، نه راه گمراهان و كسانى كه برآنان غضب كردى.
«يؤمنون بالغيب» مى بايد مرا
ز آن ببستم روزن فـانـى سرا
(1/3628)
روزن اين دنياى فانى را به سوى آخرت براى آن بستم كه احوال واقع در آخرت را غايبانه تصديق كنند.
مصراع اول اين بيت به آيهى 3 سورهى بقره اشاره دارد كه مى فرمايد: «الذين يؤمنون بالغيب و يقيمون الصلوة و….» يعنى: آنان كسانى هستند كه به غيب ايمان مى آورند و نماز را برپا مى دارند و….
هـست بـر «سـمـع و بصـر» مـهر خـدا
در حُجُب بس صورت است و بس صدا
(2/679)